سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به پایان دو چیز نمی توان رسید : دانش و خرد . [امام علی علیه السلام]

شهید محمد رضازاده - شهیدان رضازاده لواف

Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006
سالروز شهادت شهید محمد رضازاده گرامی باد

روز چهارم دیماه، سالروز شهادت شهدای عملیات کربلای 4 ، بویژه شهید محمد رضازاده لواف، گرامی باد!

خدایا! توفیق پیمودن راه شهدا و محافظت از خونشان را به ما عطا بفرما!


» برادران شهید (سه شنبه 91 دی 5 ساعت 12:53 صبح )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

سالروز شهادت شهید محمد رضازاده گرامی باد!

امام خمینی رحمة الله علیه:
ملت ما شهادت را فوز عظیم می داند.
ما شهادت را یک فوز عظیم می دانیم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول می کند.
شما پیروزید برای اینکه شهادت را در آغوش می گیرید آنهایی که از شهادت و از مردن می ترسند، آنها شکست خورده اند.
آنها که شهید شدند، به خدمت خودشان و رسالت خودشان و به اجر خدمت خودشان رسیدند.
چه سعادتمند بودند این شهیدان که دَین خود را به اسلام و ملت شریف ایران ادا نمودند و به جایگاه مجاهدین و شهدای اسلام شتافتند.
باکی از این نداریم که شهادت نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه ی مرضیه ای است که در شیعه ی امیرالمؤمنین از اول پیدایش اسلام تاکنون بوده. 
ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمن و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد.

چهارم دیماه، سالروز شهادت «شهید محمد رضازاده» در عملیات کربلای 4 گرامی باد!

روحش شاد و راهش پایدار و استوار

برای شادی روح شهدای اسلام، فاتحه و صلوات


» برادران شهید (شنبه 89 دی 4 ساعت 10:42 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

گرامی داشت سالروز شهادت

سالروز شهادت شهید محمد رضازاده لواف
و تاسوعای حسینی را گرامی میداریم

السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
و علی اخیه العباس


» برادران شهید (جمعه 88 دی 4 ساعت 9:42 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

شبی در محاصره

 

:خاطره ای از شهید محمد رضازاده
یکىاز شب‏هاى والفجر 4 که مسؤول گردان بودم، در حالى که از ناحیه دستمجروح شده ‏بودم، در محاصره نیروهاى عراقى قرار گرفتم، کلیه نیروها را در یک کانال استتارکردم، آن شب تنها تعدادى نارنجکبه همراه داشتیم. پاسى از شب گذشت، چند نارنجک برداشتم و از کانال بیرون آمدم،مسافتى را پیمودم تا به یکى از سنگرهاى دشمن رسیدم، صداى صحبت‏کردن عراقى ها ازداخل سنگر به گوش مى‏رسید. همهمه و صداى زیاد نشان مى‏داد تعداد زیادى از افراد دشمن در این‏سنگر اجتماع کرده‏اند. بدون فوت وقت نارنجک ها را پى در پى داخل سنگر انداختم و بازگشتم. هنگام بازگشت به‏ یکى دیگر از سنگرهاى عراقى برخورد کردم. از فاصله نسبتاً دورى صداى هلهله و آواز و دست زدن به گوشم رسید. شاید جشن پیروزى گرفته بودند. به کانال برگشتم و دو نفر از برادران را که زخم کمترى داشتند با خود همراهکردم. آنها هر یک دو نارنجک داشتند و من سه عدد نارنجک برداشتم و با همدیگر به طرفسنگر مورد نظر رفتیم و از سه طرف‏آن را محاصره کردیم، با اشاره من، نارنجک‏ها به داخل سنگر پرتاب شد و در یک لحظه دود و آتش همه فضا را گرفت‏ و صداى شادى مزدوران بعثی به فریاد مرگ، مبدل گشت و ناگهان خاموش شد. 
بعد
از روشن شدن هوا چند نفر عراقى به طرف کانال محل اختفاى ما آمدند و فریبکارانه دستها را به نشانه تسلیم شدن بلند کردند و در همان حال به ما نزدیک شدند. من فکر کردماین کار فریب است، لذا نظرم این بود که آنان را به رگبار ببندم، ولى برادران دیگرگفتند: اجازه بدهید آنها را اسیر کنیم. وقتى نزدیک شدند یکى از آنها که جلوتر ازهمه بود نارنجکى را به داخل کانال پرتاب کرد که ترکش آن به سر من اصابت کرد و همگى فرارکردند.


» برادران شهید (چهارشنبه 88 فروردین 5 ساعت 6:53 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

شهید محمد رضازاده، مردى مسئولیت پذیر بود

      زمانى که شهید محمد رضازاده در جزیره مجنون مسئول جاده بود، یک شب عراقی ها یکى از کمپرسى های ما را با گلوله مستقیم تانک زدند و آمبولانس هم ترکش خورد و نشد آن را به عقب بیاوریم. احساس کردیم که امکان ندارد آن را به عقب بیاوریم و روز بعد یا شب‏هاى دیگر آن را با گلوله مى‏زنند و کاملاً از بین‏مى‏رود. شب بعد بچه ها پیغام دادند که ماشین از بین نرفته و مى‏شود آن را به عقب بیاوریم. مسئولان خط به شهید رضازاده گفتند: اگرمى‏شود این آمبولانس را بیاور عقب، زیرا از اموال بیت المال است و به هر حال باید در حفظ آن کوشش کنیم. شهید رضازاده گفت امر مى‏کنید بیاوریم یا مى‏گویید اگر شد، و اگر نشد هیچ. گفتند: نه، اگر مى‏شود باید بیاوریم‏عقب. شهید رضازاده گفت : چشم ! و فردا شبش با زحمت و فداکارى فراوان، آمبولانس را آورد عقب. واقعاً حالت فداکارى‏ و دستور پذیرى اوعجیب بود.


» برادران شهید (دوشنبه 87 شهریور 11 ساعت 11:15 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

از خود گذشتگى و شجاعت شهید محمد رضازاده

(سمت راست: شهید محمد رضازاده     سمت چپ: شهید زاهدی)

شرایط عملیات والفجر4 به گونه اى بود که نیروهای خودی در بسیارى از محورهاى عملیات به محاصره دشمن درآمدند. از جمله نیروهاى گردان شهید محمد رضازاده، در حالى که تعدادى از افراد گردان به شهادت رسیده و بقیه کم و بیش مجروح شده بودند و شهید رضازاده نیز از ناحیه دست، مجروح شده بود، در محاصره قرار گرفتند. شهید رضازاده، با درایت خاص، باقیمانده افراد خود را تا صبح آنچنان حفظ کرد که دشمن نتوانست به آنان صدمه زده و یا اسیرشان سازد. همان شب، شهید رضازاده در طول شب با شجاعت تمام به شکار دشمن و انهدام نیروهاى آنها می پرداخت، تنها با چند عدد نارنجک چندین نفر از دشمنان را در تاریکى شب شکار کرد و مجدداً به کانالى که نیروهایش را در آنجا استتار کرده بود، بازگشت.
آرى! شهید محمد رضازاده، با از خود گذشتگى و شجاعت بی نظیر، درحالی که در محاصره دشمن قرار داشت، با کمترین نیرو (که همه مجروح بودند) و با چند عدد نارنجک، نه تنها یارانش را اسیر دشمن نکرد، بلکه با شجاعت تمام، ضمن اینکه باقیمانده نیروهای خود را از اسیرشدن یا کشته شدن نجات داد، جمعی از نیروهاى دشمن را نیز با جرأت تمام به هلاکت رساند.
خاطره از دوستان شهید


» برادران شهید (جمعه 87 اردیبهشت 20 ساعت 7:18 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

ایثار و فداکاری شهید محمد رضازاده

گاهى که بچه هاى گردان مهندسی رزمی احساس خستگى می کردند. شهید محمد رضازاده، خود با یکى دو نفر از بچه ها به خط مقدم عملیاتی می رفت. با حرکت محمد به طرف خط، که یک حرکت جدى و پر حماسه بود، بچه ها  روحیه می گرفتند و همراه او می شدند و به این ترتیب هر شب مقدارى از جاده مهم شهید منصورى در جزیره مجنون ساخته می شد.
شهید رضازاده شبى بر در سنگر نشسته بود، یکى از برادران از راه رسید و پرسید: چرا نخوابیده اى و اینجا نشسته اى؟ او در پاسخ گفت: فرمانده در سنگر خوابیده است، من اینجا نشسته ام که کسى وارد سنگر نشود و مزاحم خواب او نباشد.
آن برادر می گوید: تو هم که معاون فرمانده هستى و چند شب است نخوابیده اى، تو هم احتیاج به خواب دارى، برو بخواب.
شهید رضازاده می گوید: نه، فرمانده چند شب است نخوابیده و خواب براى او ضرورى تر است. او باید استراحت کند تا فردا بتواند با توان بیشترى کار کند.
خاطره دوستان شهید


» برادران شهید (شنبه 86 اسفند 25 ساعت 9:39 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

در عملیات کربلای 4 چه گذشت؟

قسمت سوم :

پس از آن که عبور از تنگه (محور اصلى عملیات) ناممکن شد، عبور از جرایر ام الرصاص و ام البابى، محور تلاش جبهه خودى قرار گرفت. اما در ساعت ‎ 2/10 بامداد قرارگاه کربلا اطلاع داد که دهانه کارون از ناحیه پشت ام الرصاص،  زیر آتش دشمن قرار دارد و همه قایق هاى حامل نیروهاى تیپ انصار الحسین آسیب دیده اند. فرمانده قرارگاه نوح نیز وضع تیپ 33 المهدى را نامناسب گزارش کرد. علاوه بر این، در ساعت ‎2/20  بامداد، فرمانده لشکر 8 نجف شرایط یگان خود را در جزیره ام الرصاص سخت توصیف کرد و این در حالى بود که انهدام وسیع قایق ها به دست دشمن، امکان انتقال نیرو را به جلو با مشکل مواجه کرده بود. ضمن آن که تردد نیروها به دلیل آتش دشمن به سختى امکان پذیر بود. در ساعت 57/2 بامداد، لشکر 7 ولى عصر (عج) اعلام کرد قایقى در اختیار ندارد و بخشى از جزیره سهیل را نیز پاکسازى نکرده است. در شلمچه نیز، لشکر 19 فجر و تیپ 57 ابوالفضل توان حفظ پنج ضلعى را نداشتند و در محور بوارین نیز مشکل به وجود آمده بود. از این رو، در ساعت 10/6 صبح به قرارگاه نجف اجازه داده شد، عقب نشینى کند. اوضاع در قرارگاه دیگر نیز مساعد نبود، داخل جزیره ام الرصاص الحاق صورت نگرفته بود، لشکر 25 کربلا نتوانست سرپل خود را در جزیره ام البابى توسعه دهد، لشکر 8 موفق به پاکسازى هدف هاى خود در جزیره ام الرصاص نشد و تیپ انصارالحسین نیز نتیجه روشنى به دست نیاورد. یگان هاى دیگر نیز شرایط مشابهى داشتند. از این رو، فرماندهى با تشکیل جلسه اى دستور داد جزیره ام الرصاص حفظ شود و در محورهاى دیگر یگان ها عقب نشینى کنند. اما در پى اظهار خوش بینى چند تن از فرماندهان و دریافت برخى خبرها، بار دیگر براى ادامه عملیات امیدوارى ایجاد شد و برخى تلاش ها نیز صورت گرفت، اما از حدود ساعت 11 صبح، عراق علیه مواضع رزمندگان دست به پاتک زد و سرانجام در ساعت 45/ 23 دقیقه شب (چهارم دی)، توقف عملیات اعلام شد.
در این عملیات، 985 تن از نیروهاى خودى شهید و 8071 تن
مجروح شدند.

منبع : مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

به روان پاک شهیدان گلگون کفن جمهوری اسلامی ایران، درود و صلوات


» برادران شهید (سه شنبه 86 دی 11 ساعت 11:34 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

در عملیات کربلای 4 چه گذشت؟

قسمت دوم :

 شرح عملیات
طى چند روزى که به زمان عملیات باقى مانده بود، بمباران و آتش توپخانه عراق روز به روز افزایش مى یافت. صبح روز سوم نیز اطراف پل فجر، نهر عرایض، سواحل کارون، اوایل جاده خرمشهر، حوالى ایستگاه هفت و برخى نقاط دیگر، بمباران شد و آتش توپخانه دشمن نیز فزونى یافت. پس از تاریک شدن هوا در روز سوم، (زمان آغاز عملیات) عراقى ها به ریختن فلز به وسیله هواپیما و شلیک منور دست زدند.
از ساعت 19 تا 21 بیش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مرکزى رسید. با آنکه اوضاع نگران کننده به نظر مى رسید، اما تحلیل کلى فرماندهى، آن بود که شرایط عادى است! از ساعت 21 غواص ها به درون رودخانه رها شدند، اما پس از حدود نیم ساعت، در ساعت 35/21  اطلاع داده شد که دشمن با تیربار، نیروها را زیر آتش گرفته است. این تحرک دشمن نیز مانند شب هاى گذشته، عادى فرض شد، لذا دستور داده شد همه در ساعت 30/22  پاى کار باشند. اما ساعت 38/21دقیقه، لشکر 14 امام حسین (ع) خبر داد که دشمن روى خط، منور زیادى انداخته و داخل رودخانه نیز با تیربار به نیروها حمله کرده است. تمام این اقدامات دشمن داخل تنگه متمرکز شده بود. همان جایى که مى بایستى تاکتیک ویژه عملیات انجام مى گرفت.
در ساعت 22 ، فرمانده قرارگاه قدس اعلام کرد که لشکر 31 عاشورا متوقف شده است و امکان استفاده از لشکر 41 ثارالله (ع) نیز وجود ندارد و تیربار دشمن در خط  و روى آب، نیروها را هدف قرار داده است. در محور قرارگاه قدس، لشکرهاى 14 امام حسین (ع)، 21 امام رضا (ع) و 31 عاشورا در ساعات نخست حمله و قبل از درگیرى، تلفات زیادى متحمل شدند. با این همه، فرمانده قرارگاه ابراز مى داشت، شرایط حاد نیست! عدم تحرک خاص دشمن در محورهاى قرارگاه هاى نوح، کربلا و نجف و نیز عادى بودن شرایط در آن محورها، موجب تقویت این برداشت فرماندهى شده بود، اما شرایط در محور قرارگاه قدس به کلى با شرایط محورهاى دیگر متفاوت بود. حدود ساعت ‎22/08  با خبرهاى گوناگونى که رسید،  فرماندهى پى برد که دشمن، تک را کشف کرده است. اما اوضاع به سختى قابل اداره و بازگشت به شرایط قبل از حمله بود و از سوى دیگر، هنوز تا اندازه اى امیدوارى وجود داشت. از این رو، در ساعت‎22/30  سوم دى ماه 1365 رمز عملیات قرائت شد و یگان ها در تمام محورها عملیات را آغاز کردند و این در شرایطى بود که این بار، دشمن عملیات را آغاز کرده بود.
با آغاز حمله سراسرى در منطقه عملیاتى، در محور قرارگاه هاى نجف، قدس،  نوح و کربلا نیروها دست به پیشروى زدند و هدف هایى نیز تصرف شد. این وضعیت موجب آرامش در قرارگاه شد، اما در ساعت  10/ 24 دقیقه، لشکر 14 امام حسین (ع) خبر داد،  این یگان نتوانسته است در جزیره بلجانیه قایق هاى حامل نیرو را پیاده کند و دشمن از سمت جزایر بوارین و ماهى مانع عبور این قایق ها شده و تعدادى از آنها نیز منهدم شده اند. قرارگاه قدس نیز اطلاع داد، نوک جزیره ماهى پاکسازى نشده است و دشمن روى تنگه به شدت تیراندازى مى کند.
در جزیره ام الرصاص، لشکرهاى 8 نجف، 14 امام حسین (ع)، 25 کربلا و 41 ثارالله وارد عمل شده و ضمن شکستن خط هاى اول دشمن،  پیشروى در عمق را آغاز کردند.  لشکر 25 که وارد جزیره ام الرصاص شده بود،  نتوانست تا صبح سرپل به دست آمده را توسعه دهد.
در محور قرارگاه نجف، لشکر 19 فجر توانست وارد پنج ضلعى شود و در محور دیگر نیز، لشکر 57 حضرت ابوالفضل پیشروى کرد. وضعیت در منطقه شلمچه از شرایط بهترى نسبت به سایر محورها برخوردار بود. در منطقه جزیره مینو قرارگاه نوح - تیپ 33 المهدى - توانست خط را بشکند اما با نیروهاى دشمن مواجه شد که با سختى توانست پس از پاکسازى، با تیپ 32 انصارالحسین در خط اول الحاق کند. اما وجود آتش در جناح راست، این محور را تهدید مى کرد، در این حال، لشکر 7 ولى عصر(عج) نیز توانست وارد جزیره سهیل شود.
برپایه خبرهاى رسیده از اطلاعات قرارگاه خاتم (سپاه)، دشمن دو اقدام اساسى را در دستور کار خود قرار داد: اول اجراى آتش روى دهانه کارون و تنگه، دوم جلوگیرى از پیشروى لشکر 19 فجر و لشکر 57 ابوالفضل در داخل پنج ضلعى در محور شلمچه. علاوه بر این، در ساعت یک بامداد، رادیو عراق خبر حمله ایران را همراه با نقطه و محورهاى آن اعلام کرد، موضوعى که در گذشته سابقه نداشت! به ویژه در این خبر اعلام شد که این حمله بین سپاه هاى هفتم و سوم انجام گرفته است و لشکرهاى 11 و 15 درگیر هستند. این خبر، احتمال هوشیارى و آگاهى دشمن را از حمله، در ذهن فرماندهى بیشتر تقویت کرد.
ادامه مطلب را در یادداشت بعدی ملاحظه فرمایید


» برادران شهید (سه شنبه 86 دی 11 ساعت 11:33 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

در عملیات کربلای 4 چه گذشت؟

قسمت اول :
تحولات صحنه نبرد پس از پیروزى فاو و اقدامات نظامى دشمن که به طور گسترده و همه جانبه صورت گرفت، فرماندهان سپاه را با وضعیت جدیدى مواجه کرد. جنگ شهرها در سطح گسترده، حمله به مراکز اقتصادى، صنعتى و نفتى، فشار فوق العاده اى را بر کشور وارد ساخت. بویژه، کاهش بسیار زیاد قیمت نفت تا مرز 5/5  دلار در هر بشکه موجب تشدید این فشارها شد.همراه با این فشارها،  تحرک جدید دشمن در عرصه زمینى که پس از اشغال اراضى کشور در آغاز جنگ، براى اولین بار صورت مى گرفت، جبهه خودى را تحت فشار قرار داده بود. در چنین شرایطى علاوه بر مقابله با حملات عراق به خط هاى پدافندى در طول مرز، آماده شدن براى حمله بزرگ بعدى، مسؤولیت دیگرى بود که مى بایست انجام می شد. تصرف منطقه استراتژیک فاو و جداسازى بخش جنوبى سرزمین عراق از این کشور اقتضا مى کرد که مناطق مهمى چون بصره و ام القصر نیز مورد توجه قرار گیرد و به نظر مى رسید، توقف در این منطقه و عدم توسعه وضعیت، به زیان نیروهاى خودى باشد. زیرا منطقه عملیات فاو به لحاظ وسعتى که داشت از این قابلیت برخوردار بود که سلسله عملیات بعدى در همین مکان انجام شود.
دلایل انتخاب منطقه
پس از پیروزى فاو که باعث به هم خوردن موازنه نظامى به نفع ایران شد، لازم بود در اقدامى دیگر که از اهمیت ویژه و هدف استراتژیک برخوردار باشد،  سرنوشت جنگ به نقطه نهایى رهنمون شود. براى این منظور، منطقه جدید مى بایست از شرایطى برخوردار مى بود که هدف هاى مورد نظر تحقق مى یافت. منطقه عمومى بصره در جنوب، از مهم ترین مناطقى بود که از تابستان سال 1361 همواره براى عملیات هاى بزرگ و سرنوشت ساز مورد توجه فرماندهان بودند و عملیات هاى متعددى در این جبهه ها انجام شده بود: شرق بصره (عملیات رمضان)، هورالهویزه (عملیات خیبر و بدر) و فاو (عملیات والفجر 8) مناطقى بودند که طى سالهاى 1361 تا 1364 عرصه نبرد میان رزمندگان اسلام و دشمن بودند. تنها منطقه اى که در آن،  عملیاتى صورت نگرفت، منطقه ابوالخصیب، جزیره مینو و بخشى از زمین شلمچه بود که در میان هدف هاى مطرح در اطراف بصره، به دلیل نزدیکى به شهر، مهم تر از بقیه بودند. به همین دلیل، استحکامات، آرایش سلاح و یگان هاى دشمن نیز در این منطقه (خصوصا در شلمچه) بیشتر از سایر مناطق عملیاتى بود. و همین موضوع موجب شد که طى چهار سال پس از عملیات رمضان،  فرماندهان نظامى توجه جدى به این منطقه کنند.
افزون بر این،  اهمیت شهر بصره که هدف اصلى استراتژى نظامى جهمورى اسلامى پس از فتح خرمشهر به شمار مى رفت. مهم ترین عامل در انتخاب این منطقه براى عملیات کربلاى 4 بود. از دیگر ویژگى هایى که باعث انتخاب این منطقه براى عملیات شد، عوارض موجود در زمین غرب اروند در منطقه ابوالخصیب بود،  زیرا وجود نهرها، نخلستان ها و کانال هاى کشاورزى و نیز عدم وجود استحکامات در منطقه پتروشیمى تا بصره، این منطقه را قابل تصرف و پدافند مى نمود. همچنین به دلیل آن که دو جناح منطقه عملیاتى، از شمال به آب گرفتگى شلمچه و کانال ماهیگیرى و از جنوب به خور زبیر و زمین هاى باتلاقى اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرک دشمن ضعیف برآورد مى شد. مزیت دیگر منطقه عملیاتى، واگذارى مسؤولیت حفاظت و اداره آن به سپاه هاى سوم و هفتم عراق بود. این مسأله با توجه به مانور عملیات که نفوذ از میان خط حد دو سپاه بود، یکى از ویژکى هاى برجسته منطقه عملیاتى به شمار مى رفت.
طرح مانور
مانور در این عملیات، نقش اساسى و تعیین کننده اى داشت. زیرا تجربه عبور از عرض رودخانه اروند،  این بار مى بایست در طول رودخانه انجام
مى گرفت. و این عبور که خود تاکتیک ویژه و ابتکار عملیات به شمار مى رفت در صورت تحقق، جنبه هاى دیگر آن که شامل شکستن خط، پاکسازى، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه (ورودى شهر بصره) مى شد،  تحول عظیمى در جنگ ایجاد مى کرد. از این رو، از اردیبهشت تا مهر 1365 و سپس آذرماه همان سال، بحث هاى مختلف و طرح هاى گوناگونى ارائه شد ولى به دلیل معایب آنها منتفى گردید. یکى از موضوعات اساسى در طرح هاى ارائه شده،  از نظر فرماندهان سپاه، وابستگى ابتکار ویژه به غافل گیرى دشمن بود. بدین ترتیب پس از یک دور بحث، طرحى تصویب شد که مورد توافق کلیه فرماندهان بود.
در جلسه، (16 مهرماه سال 1365) پس از بحث و گفت وگو، سرانجام فرماندهان یگان ها، مانور عملیاتى از پنج ضلعى در شلمچه تا جزیره سهیل در مقابل جزیره مینو را پذیرفتند. آنها پذیرفتند که زمین شلمچه بر زمین مقابل جزیره مینو ترجیح دارد. همچنین، اهمیت زمین دو طرف اروند و ابوالخصیب و نیز تاکتیک ویژه براى عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. در پایان این جلسه،  فرمانده سپاه گفت: « برادران عزیز، همه توجیه هستند و احتیاجى به توضیح اهمیت عملیات نیست. این سومین منطقه اى است که براى رفتن به سمت بصره در آن عمل مى کنیم. منطقه رمضان (شرق بصره) هور (الهویزه) و اینجا، خداى ناکرده اگر از ما کوتاهى سربزند، مسؤولیت ما خیلى سنگین است. ما باید با تمام قدرت تکلیفمان را انجام دهیم آن وقت، هرچه خدا خواست. اینجا یک شجاعت بزرگ و تدبیر و دقت بالایى مى طلبد. این تاکتیک و شیوه جنگى که ما براى این عملیات مهیا کرده ایم، دشمن آمادگى اش را ندارد و (از طرف ما) احتیاج به توکل و ایثار بالایى دارد. برادرها باید همه مسائل را با هم حل کنند و تا آخر عملیات، دست اخوت و برادرى به هم بدهند، چون این عملیات با همیارى و همکارى پیش مى رود. لذا، باید تقسیم کار کنید و همدیگر را کمک کنید». از نیمه دوم مهرماه کار آماده سازى منطقه عملیات با جدیت پیگیرى شد. در حین این پیگیرى و پیشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام در آذرماه فرمانده سپاه با دریافت نظرات و مسائل جدید، طى جلسه اى با آقاى هاشمى، خط جدید کارى را به نیروى زمینى سپاه ابلاغ کرد.
مطابق آخرین تصمیم گیرى و جمعبندى وضع موجود، براى انجام عملیات کربلاى 4، چهار زمین شلمچه، ابوالخصیب، منطقه مقابل جزیره ام الرصاص و جزیره مینو انتخاب شد. این چهار منطقه از نظر مانور آتش و عقبه و پشتیبانى، به یکدیگر وابستگى داشتند. از این رو، هر کدام به یک  .قرارگاه سپرده شد
دامه مطلب را در یادداشت بعدی ملاحظه فرمایید.


» برادران شهید (سه شنبه 86 دی 11 ساعت 11:29 عصر )
»» نجوا با شهیدان( نجوا)

   1   2      >

لیست کل یادداشت های وبلاگ
سالروز شهادت شهید محمد رضازاده و درگذشت ابو الشهیدین
یارسول الله!
تجلیل از شهیدان
سالروز شهادت شهید علیمحمد رضازاده گرامی باد
حقیقت شهادت
مسؤولیت در قبال شهیدان
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 145  بازدید
بازدیدهای دیروز: 1  بازدید
مجموع بازدیدها: 178143  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» لینک دوستان من «
» «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «