عاشورای حسینی (ع)
و عاشورای غزه
را به امام زمان (عج)
و مسلمانان غیرتمند جهان
تسلیت می گوییم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
شهادت سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
و شهادت علمدار کربلا، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
و شهادت فرزندان، برادران و یاران امام حسین(ع)
تسلیت باد
همچنین، شهادت زنان و مردان و کودکان مسلمان غزه را
به امام زمان (عج) و مسلمانان شرافتمند جهان
تسلیت می گوییم
امروز نیز در غزه تعدادی از مردم بی دفاع، زنان و کودکان، پرپر شدند و به شهادت رسیدند.
امروز با گذشت شش روز از جنایت و کشتار وحشیانه اسرائیلیان ستمگر، آمار شهیدان غزه از 420 نفر هم گذشت.
بیش از 50 نفر از شهیدان، کودک و دو برابر آن، زنان بوده اند!
و اینک آن زن اسرائیلی کثیف (وزیر خارجه اسرائیل) در توجیه جنایات خودشان می گوید: ما نماینده ارزشها در دنیای آزاد هستیم و برای ارزشها می جنگیم و به آن افتخار می کنیم!
ننگ و نفرین و مرگ بر اسرائیل و حامیان او باد
زنده باد غزه و شهدای غزه و مجاهدان غزه
امروز (10/10/87) سالروز درگذشت مرحوم حسن آقا رضازاده (پدر شهیدان رضازاده) بود.
آن مرحوم در سال 1308 هجری شمسی به دنیا آمد، و در سال 1359 به رحمت الهی پیوست.
علو درجات و همنشینی وی با پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) را از خداوند بخشنده مهربان می طلبیم.
نثار شادی روحش، فاتحه و صلوات
غزه، زخم خونین جهان اسلام است.
دشنه خیانت عربی در دست جلاد صهیونیست، بر پیکر مسلمان مقاوم غزه، زخم و جراحت وارد می کند و مردان و زنان و کودکان بی گناه را به خاک و خون می کشد.
سران مزدور کشورهای عربی، پیاله های شرابشان را به رسم دوستی به پیاله شراب دژخیمان زده و مست بی غیرتی شده اند.
ملت های عرب نیز، بیشترشان هنوز در خوابند و لحاف بی غیرتی بر سر کشیده اند.
فریاد لازم است، فریاد؛ شاید آن مستی و این خفتگی مرگ بار از بین برود.
مرگ بر آمریکا
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر اتحاد اروپایی ضد اسلام
مرگ بر منافقان و سران مزدور و خائن به ظاهر مسلمان
زنده باد اسلام
زنده باد حزب الله و حماس و جهاد اسلامی
زنده باد غزه
درود بر ملت مقاوم غزه
درود بر شهیدان و مجاهدان غزه
درود بر زنان و مردان، جوانان و نوجوانان و کودکان غزه
مرگ و نفرین بر آمریکا
مرگ و نفرین و ننگ و نفرت بر اسرائیل
مرگ و نفرین و ننگ و نفرت و ذلت بر حاکمان مزدور عرب
مرگ و نفرین بر منافقان سازشکار
مرگ بر اسرائیل و صهیونیسم
زنده باد فلسطین
زنده باد غزه
شهید علی محمد رضازاده، پس از پیروزی و فتح خرمشهر و پایان مأموریت، به آغوش خانواده بازگشت، ولی چون به جبهه دل بسته بود و حوصله ماندن نداشت، پس از دو سه روز که هنوز گرد راه از چهره پاک نکرده بود، مجددا در تاریخ 14/4/1361 مأموریت سه ماهه گرفت و به جبهه جنوب اعزام شد و این بار هم در عملیات رمضان شرکت کرد. روزهای پایان مأموریت وی (17/7/1361) فرا می رسید که طیّ نامه های الهام بخش و وصیت نامه های ارسالی و هم در آخرین دیدار و مرخصی قبلی که آمده بود، خبرداد که چون عملیات در پیش است، منتظر بازگشت من نباشید، زیرا مأموریت خود را تمدید کرده ام و در جبهه خواهم ماند.
زمانى که شهید محمد رضازاده در جزیره مجنون مسئول جاده بود، یک شب عراقی ها یکى از کمپرسى های ما را با گلوله مستقیم تانک زدند و آمبولانس هم ترکش خورد و نشد آن را به عقب بیاوریم. احساس کردیم که امکان ندارد آن را به عقب بیاوریم و روز بعد یا شبهاى دیگر آن را با گلوله مىزنند و کاملاً از بینمىرود. شب بعد بچه ها پیغام دادند که ماشین از بین نرفته و مىشود آن را به عقب بیاوریم. مسئولان خط به شهید رضازاده گفتند: اگرمىشود این آمبولانس را بیاور عقب، زیرا از اموال بیت المال است و به هر حال باید در حفظ آن کوشش کنیم. شهید رضازاده گفت: امر مىکنید بیاوریم یا مىگویید اگر شد، و اگر نشد هیچ. گفتند: نه، اگر مىشود باید بیاوریمعقب. شهید رضازاده گفت : چشم ! و فردا شبش با زحمت و فداکارى فراوان، آمبولانس را آورد عقب. واقعاً حالت فداکارى و دستور پذیرى اوعجیب بود.
شهید علی محمد رضازاده، چند روز پس از بازگشت از جبهه غرب، در تاریخ 24/1/1361 به جبهه جنوب اعزام گردید و تا پایان مأموریت سه ماهه خود در آن منطقه بسر برد و در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر شرکت کرد. در بحبوحه عملیات، در نامه تبریک خود به مناسبت پیروزی سپاهیان اسلام، به خانواده خود چنین نوشت : « من پیروزی جدید و فتح خرمشهر را به شما تبریک عرض می کنم و امیدوارم که انشاء الله تا کربلا پیشروی کنیم و کربلا را از دست صدام کافر آزاد کنیم. انشاء الله به یاری خدا و به همت این ملت شهید پرور، هرچه زودتر ریشه صدام جنایتکار را خواهیم کند و چنان سیلی به او خواهیم زد که نتواند بلند شود. به امید پیروزی قوای اسلام بر کفر».
(سمت راست: شهید محمد رضازاده سمت چپ: شهید زاهدی)
شرایط عملیات والفجر4 به گونه اى بود که نیروهای خودی در بسیارى از محورهاى عملیات به محاصره دشمن درآمدند. از جمله نیروهاى گردان شهید محمد رضازاده، در حالى که تعدادى از افراد گردان به شهادت رسیده و بقیه کم و بیش مجروح شده بودند و شهید رضازاده نیز از ناحیه دست، مجروح شده بود، در محاصره قرار گرفتند. شهید رضازاده، با درایت خاص، باقیمانده افراد خود را تا صبح آنچنان حفظ کرد که دشمن نتوانست به آنان صدمه زده و یا اسیرشان سازد. همان شب، شهید رضازاده در طول شب با شجاعت تمام به شکار دشمن و انهدام نیروهاى آنها می پرداخت، تنها با چند عدد نارنجک چندین نفر از دشمنان را در تاریکى شب شکار کرد و مجدداً به کانالى که نیروهایش را در آنجا استتار کرده بود، بازگشت.
آرى! شهید محمد رضازاده، با از خود گذشتگى و شجاعت بی نظیر، درحالی که در محاصره دشمن قرار داشت، با کمترین نیرو (که همه مجروح بودند) و با چند عدد نارنجک، نه تنها یارانش را اسیر دشمن نکرد، بلکه با شجاعت تمام، ضمن اینکه باقیمانده نیروهای خود را از اسیرشدن یا کشته شدن نجات داد، جمعی از نیروهاى دشمن را نیز با جرأت تمام به هلاکت رساند.
خاطره از دوستان شهید